سید حسن نصرالله: توافق ایران و عربستان سعودی ثاثیر بسزایی بر منطقه دارد
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۳۰۸۹۶
دبیرکل جنبش حزبالله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت روز جهانی قدس تاکید کرد که روز جهانی قدس نگرانی و وحشت رژیم صهیونیستی را دوچندان میکند.
به گزارش فارس، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزبالله لبنان، عصر امروز (جمعه)، سخنرانی خود در روز جهانی قدس در ضاحیه جنوبی بیروت را آغاز کرد.
دبیرکل حزبالله لبنان ضمن درود و تشکر از افراد شرکتکننده در مراسم بزرگداشت روز جهانی قدس در ضاحیه جنوبی بیروت، سالروز شهادت محمد باقر صدر و خواهر او را تسلیت گفت و به تجاوزات رژیم صهیونیستی و مقاومت دلاورانه مردم، مقاومت و ارتش لبنان اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: «روز قدس، روز همبستگی شرافتمندان جهان با فلسطین و مردم مظلوم آن است. روز قدس، پیامی برای حمایت از ملت فلسطین است. شما تنها نیستید. همبستگی در روز جهانی قدس، پیامی به دشمن مخابره میکند و نگرانی و وحشت آنها را دوچندان میکند. ما امروز با اعتماد جشن میگیریم و احساس امنیت، قدرت و عزت داریم؛ اما رژیم اسرائیل، دیروز، در تمام جبهههای خود اعلام آمادهباش کرد و علیه کشورهای اطراف تهدیداتی توخالی مطرح کرد.»
دبیرکل حزبالله ادامه داد: «دشمن در تمامی جبههها اعلام آمادهباش کرد و میترسید و نگران بود؛ اما محور مقاومت در وضعی آرام قرار داشت. تحولات بزرگی، سال گذشته، در سطح جهانی و در طرح منطقه و همچنین برای ملت فلسطین رخ داد. در سطح جهانی، قدرت آمریکا تضعیف شد و دیگر این کشور همانند سالها و دهههای گذشته قوی نبود. شاهد اول برای تضعیف آمریکا، این بود که آنها در ونزوئلا بعد از محاصره اقتصادی وسیاسی مجبور به عقبنشینی شدند. شاهد دوم شکست آنها در افغانستان است.»
سید حسن نصرالله افزود: «زلزلهای که در افغانستان رخ داد، این باور را به وجود آورد که ثبات منطقه به روابط با آمریکا بستگی ندارد، بلکه این توافق و گفتگو است که تضمینکننده است. برخی مقامات در کشورهای حاشیه خلیج [فارس]گفتند که اعتقاد دارند نمیتوان برای محافظت از نظام یا کشور به صورت مطلق به آمریکا تکیه کرد. منطقه غرب آسیا و دیگر اولویت آمریکا نیست. اولویتهای دیگری آنها را مشغول خود ساخته است، مانند جنگ با روسیه و تقابل با چین.»
دبیرکل حزبالله در بخش دیگری اشاره کرد: «آمریکاییها به اسرائیلیها میگویند که اولویت ما اوکراین و تایوان است. زمانی که آمریکا مشغول جبهههای جنگ است و دیگر تنها قدرت نیست، این از نظر راهبردی رژیم صهیونیستی را تحتالشعاع قرار میدهد. این تحول بینالمللی فواید مثبتی برای محور مقاومت و نتایج منفی برای رژیم اسرائیل به دنبال دارد. عادیسازی روابط به درخواست آمریکا صورت گرفت و آن طور که برخی مقامات صهیونیست دروغ میگویند، نبود. حساب کردن روی مسئله فروپاشی مقاومت در مناطق مختلف طی سالهای گذشته، تماما شکست خورده است.»
سید حسن نصرالله همچنین اظهار داشت: «بازگشت روابط سیاسی عادی سوریه و کشورهای عربی و تلاش ترکیه برای بازگردانی روابط خود با دمشق به حالت عادی تحولات مهمی هستند. یمنی که ما از روز اول در همراهشان بودیم، شاهد تحولات مثبتی است.
فضای مثبتی را در یمن و عربستان شاهدیم و این باعث خوشبینی و خوشحالی ماست. سید عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر شجاع و دوراندیش انصارالله (حفظهالله) از همان روز اول از دفاع از یمن سخن میگفت. کسی که باید به مردم جواب دهد، همان کسی است که اهداف بزرگی را مطرح کرد و نتوانست هیچ کدام آنها را در منطقه و در یمن محقق کند.»
دبیرکل حزبالله اضافه کرد: «ما به ملت عراق، الحشدالشعبی و محور مقاومتش بهشدت امیدواریم و روی آنها حساب میکنیم. نقش کلیدی الجزایر در مسئله فلسطین و اخراج هیأت اسرائیلی از اجلاس آفریقا را میستاییم.»
سید حسن نصرالله در ادامه به توافق ایران و عربستان سعودی اشاره کرد و گفت: «توافق ایران و عربستان سعودی ثاثیر بسزایی بر منطقه دارد و فرایند عادیسازی روابط را کند خواهد کرد؛ فرایندی که عملکرد احمقانه کابینه فاسد و جنایتکار اسرائیل به کند شدن آن کمک کرد. حساب کردن روی جنگ آمریکا با حمایت اسرائیل و کشورهای عربی خلیج [فارس]علیه ایران شکست خورد. پشتیبان حقیقی مقاومت، ایران به رهبری امام سید علی خامنهای است، به همین دلیل بود که آنها مورد تحریم قرار گرفتند و صفبندیها علیه آنان شکل گرفت.»
دبیرکل حزبالله همچنین بیان کرد: «اصلاحات قضایی رژیم دشمن، یک جنگ فرسایشی است که نتانیاهو آن را به راه انداخت. اگر مداخلات آمریکا نبود، این جنگ ممکن بود به خون و خونریزی بیانجامد و چیزی هم نمانده بود که به این مرحله برسد. چنددستگی در سراسر رژیم صهیونیستی در سطح احزاب صورت گرفت و حتی به میان بازرگانان، سرمایهگذاران، ارتش، یگانهای نظامی و نیروهای ذخیره رسید. روحیه جنگندگی و فداکاری برای رژیم صهیونیستی بهشدت کاهش یافته و تمام تلاشها برای ترمیم اعتماد به این رژیم ناموفق بوده است.»
سید حسن نصرالله ادامه داد: «آنچه اخیرا در جنوب لبنان رخ داد، باتوجه به اوضاع از سال ۲۰۰۶ تاکنون یک رویداد مهم و بزرگ بود. من، هفته گذشته، صحبت نکردم، زیرا واقعیت امر نیازمند بررسی و رایزنی با برادران بود. اینکه حزبالله به عنوان بخشی از راهبرد مدیریت جنگ، سیاست سکوت را در پیش گرفت، این بهتر است و قطعا دشمن را نیز نگران میکند. سیاست سکوت شاید دوستان را نیز نگران کند؛ اما در خصوص نگرانی دوستان باید این به عنوان بخشی از فداکاری آنها برای جنگ باشد. این دشمن است که بایست نگران و لرزان بماند.»
دبیرکل حزبالله افزود: «کسی نباید به دشمن که متجاوز است، اطمینان خاطر بدهد. چرا باید به دشمن اطمینان خاطر دهیم، در حالی که این ترازوی بازدارندگی و قواعد درگیری را مستحکم میکند؛ همان قواعد درگیری که به اذعان خود نتانیاهو در خصوص امتیازدهی و دادن حق نفت و گاز، از لبنان محافظت کرد. دشمنی که لبنانیها را تهدید و به سوریه حمله میکند، باید نگران و لرزان بماند.
این موازنه بازدارندگی بود که پاسخ اسرائیل را محدود و تمسخرآمیز کرد. مهمترین دروغی که نتانیاهو گفت این بود که آنها زیرساختهای حزبالله و جنبش حماس را هدف قرار دادند، این دروغ آشکار بود و تمام رسانهها از محلهایی که آنها هدف قرار دادند، تصویربرداری کردند. آنجا، تنها فضای باز بود. دشمن صهیونیستی هیچ یک از زیرساختهای حزبالله را هدف قرار نداد، بلکه تنها دو باغ موز هدف قرار گرفتند.»
سید حسن نصرالله اضافه کرد: «هر تهدید دشمن، پافشاری ما برای حفظ معادلات بازدارندگی برای تقابل با تجاوزات علیه لبنان را افزایش میدهد. به هر گونه تجاوز یا اقدام امنیتی علیه لبنان بیتردید پاسخ مناسبی خواهیم داد. در خصوص سوریه، اینکه چرا به تجاوازت اسرائیل پاسخ داده نمیشود، این مسئله در نزد ریاست جمهوری سوریه بسیار حسابشده است. زمانی که ارتش سوریه در یک خط جنگی به امتداد صدها کیلومتر مستقر میشود، از آنها انتظار نمیرود که یک جبهه دیگر ایجاد کنند.
ممکن است گروههای مسلح از هرگونه تقابل با اسرائیل سواستفاده کنند. موضع سوریه در قبال تجاوازت اسرائیل ممکن است هرلحظه تغییر کند و نتایج محاسبات اشتباه دشمن نیز ممکن است هر لحظه نمایان شود. آنچه هفته گذشته در خصوص پهپادها در جنوب سوریه رخ داد، نشانهای در خصوص تغییر موضع سوریه است.»
دبیرکل حزبالله در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: «کرانه باختری با صبر، ثبات و مقاومت و تاب فراوان خود، سپر قدس است. حمایت از کرانه باختری، تنها حمایت معنوی و سیاسی نیست، بلکه حمایت مالی نیز هست که ما باید همگی باید برای این تلاش کنیم. هر کس که میتواند سلاح به کرانه باختری برساند، باید این کار را بکند و این مسئولیت همه است. باید از کرانه باختری حمایت کرد، بهگونهای که باعث پایداری آنها شویم و آن را سرآغاز آزادسازی قرار دهیم.»
سید حسن نصرالله در پایان به رژیم صهیونیستی هشدار داد و تاکید کرد: «محاسباتتان، اقداماتتان و گامهای احمقانهتان در قدس یا کرانه باختری یا غزه یا لبنان یا سوریه میتواند منطقه را به جنگی بزرگ بکشاند. دشمن میدانهای نبرد را به چند بخش تقسیم میکند و نوار غزه و کرانه باختری را به اقداماتش اختصاص میدهد و میگوید که قواعد درگیری پابرجاست. من به دشمن میگویم که این بازی خطرناک است، احتیاط کن، چون قدس خط قرمز است. آنها ترسوتر از آن هستند که به ایران تعرض کنند. لبنان که در سال ۲۰۰۰ با تمام شرافتمندان و آزادگان برای خود پیروزی رقم زد، ما در کنار فلسطین هستیم و از آن دست نخواهیم کشید.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: سید حسن نصرالله سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله رژیم صهیونیستی روز جهانی قدس کرانه باختری هدف قرار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۰۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.